لحظه ها عریانند

برا اولین بار یه زنیکه فضول بی آبروی مداخله گر، به تورم خورد که هیچ پلی بین مون نبود که بپام خراب نشهنکردم نامردی جرواجرش کردم لحظه ها عریانند...

تاثیر تبلیغمجرد که بودم، اگه ازم میپرسیدن ، چه میوه ای بیشتر دوست داری؟ اشک تو چشمم حلقه میزد در حالیکه زیر زبونم آب میفتاد میگفتم: انار و پرتقالبعد از ازدواجمم تا یکی دو سال فک میکردم واقعا عاشق انار و پرتقالم! اما وقتی دیگه کسی نبود یکهو هفت کیلو پرتقال بیروتی بیاره وسط و مچ مچ بشینه با حظ پرتقال بخوره؛ و واسه ماها هم پوست و خورد کنه،،،،،،من تازه فهمیدم پرتقال میوه مورد علاقه من نیسفقط تحت تاثیر علاقه و تبلیغ مامان بابام عاشق این دو میوه بودمالان اصلا ابدا پرتقال نمیخرم، فقط نارنگی! انار هم بخاطر یبوست کاملا حذف!اگر هم بخریم در نهایت کپک میزنه میندازم آشغالیاصلا و ابدا باورم نمیشه عاشق لواشک بودم، البته لواشک بیرونیا رو نمیگم این لواشکای خونگی تررررررش شهمیرزادیا ابلفض الان اگه تو کابینتم ازون لواشکا داشته باشم، از اون کابینت کینه ی سختی به دل میگیرمدرسته که به تبعیت از مامان بابام تا حالا نوشابه نخوردم و واقعا متنفرم اما من عمری فکر میکردم عااااشق دوغ هستم، بعد ازدواجم و بعده آزادی و بدون تبلیغات مامانم اینا؛فهمیدم تحمل دوغ رو هم ندارم،،شاید سالی یه استکان بخورم،، من عمری دیده بودم مامان بابام با ولع ماست رو میریزن رو پلو و میخورنش، من مجردی نه ماست میخوردم نه شیر، اما اصلا حالیم نبود، از لبنیات متنفر هم هستم طفلک علی عاشق ماست هست ولی من ماهی یکبارم با غذا ماست نمیارم، بنظرم موجود بیخود بیمزه ایه که چون سرد هست باعث میشه کیف خوردن غذای دااااغ از دست برهالان که خودم شدم و رسانه محبوبی مثل مامان بابام تبلیغات نمیکنن ؛میوه مورد علاقم هندونه و انگور ریزهمیوه مورد علاقه علی خربزه! ( علی خربزه لحظه ها عریانند...